قطره قطره اشک دادم و به نام یار بود ... | ||
بیا غریب آشنا .. شب غمم سحر نما ... [ یادداشت ثابت - سه شنبه 91/7/19 ] [ 5:21 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
الهی به مستان می خانه ات .... به عقل آفرینان دیوانه ات الهی به آنان که در تو گم اند.... نهان از دل و دیده ی مردم اند [ شنبه 91/7/29 ] [ 1:49 عصر ] [ هیج تر از هیج ]
و خدا کافیست ... [ یکشنبه 91/7/23 ] [ 5:57 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
جان من بگو ز کدامین ره، عشق برگرفته ای .. که اینچنین دل شیدای ما را ربوده است ... [ شنبه 91/7/22 ] [ 5:45 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
تا که پرسیدم ز منطق، عشق چیست ... در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی ومجنون همه افسانه اند ... عشق تفسیری ز زهرا (س) وعلیست(ع)
[ جمعه 91/7/21 ] [ 11:2 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
بسم رب العشق رب العالمین عشق مولایم امیر المومنین ...
[ جمعه 91/7/21 ] [ 10:59 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
جمعه یعنی شوق،یعنی انتظار جمعه یعنی طاق ابروی نگار جمعه یعنی یک غروبِ غصه دار جمعه یعنی مهدی چشم انتظار . . . [ جمعه 91/7/21 ] [ 10:39 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود .. [ پنج شنبه 91/7/20 ] [ 8:33 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
ای که غم ها را عسل کردی علی.. پس چرا زانو بغل کردی علی خواستم یاری کنم اما نشد.. ریسمان از دستهایت وا نشد ... [ پنج شنبه 91/7/20 ] [ 7:15 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
به ماه آسمون می گفت شمع شبستونه منی یاد عمو بخیر که تو عین عمو جون منی به ماه آسمون می گفت ببین بابای من کجاست بهش بگو که دخترش ساکن تو خرابه هاست بهش بگو خزون گله، سرخ آبی رو زرد می کنه ازون شبی که می دونی دلم هنوز درد می کنه ای وایییییی [ پنج شنبه 91/7/20 ] [ 6:18 صبح ] [ هیج تر از هیج ]
|